سید محمد نقیب؛ مرتضی سازجینی؛ سید محمد موسوی
دوره 2، شماره 4 ، اسفند 1397، ، صفحه 121-143
چکیده
مباحث زبانشناسی از دیرباز مورد توجه دانشمندان اسلامی قرار گرفته است. از جمله مباحث زبانشناسی، بررسی میزان توانایی انتقال مفاهیم متنی به مخاطب بوده و برای بررسی این موضوع، نظریات مختلفی مطرح شده است. در این جستار با تکیه بر یکی از نظریات نوپا و مورد استقبال دانشمندان اسلامی یعنی نظریۀ تکامل یافته انسجام متن هلیدی و حسن (1985) به ...
بیشتر
مباحث زبانشناسی از دیرباز مورد توجه دانشمندان اسلامی قرار گرفته است. از جمله مباحث زبانشناسی، بررسی میزان توانایی انتقال مفاهیم متنی به مخاطب بوده و برای بررسی این موضوع، نظریات مختلفی مطرح شده است. در این جستار با تکیه بر یکی از نظریات نوپا و مورد استقبال دانشمندان اسلامی یعنی نظریۀ تکامل یافته انسجام متن هلیدی و حسن (1985) به بررسی میزان انسجام متنی دو ترجمۀ مشهور قرآن، ترجمۀ صفوی (1388) و بهرامپور (1387) پرداخته شده است. بحث انسجام در سه سطح دستوری، واژگانی و پیوندی قابل تأمل و بررسی است؛ در میان پژوهشهای انجام شده در این موضوع بررسی میزان کارآیی دو ترجمۀ بهرامپور و صفوی با رویکردی تطبیقی-تحلیلی رویکردی جدید برای اعتبار سنجی ترجمههای حاضر قرآن کریم بوده و لذا در این پژوهش با پیادهسازی این نظریه بر دو ترجمه مذکور و با استمداد از روش آماری، توفّق و مطابقت بیشتر ترجمۀ صفوی با نظریۀ هلیدی و حسن در سورۀ مبارکۀ نازعات به سبب کاربست بیشتر عوامل انسجام دستوری در متن یعنی ارجاع، حذف و جانشینی مشاهده میشود و بر این اساس میتوان ترجمۀ صفوی را در چارچوب این نظریه منسجم تر از ترجمۀ بهرامپور دانست.