زهرا ریعان؛ ناصر محمدی؛ محمد علی عباسیان چالش تری؛ علی رضا پارسا
چکیده
فهم متن و کشف معنا دغدغه مشترک رویکرد «تفسیر قرآن به قرآن» علامه طباطبایی و«میدان معناشناختی » ایزوتسو است. روش نخست با رویکرد سنتی، ازفهم و تفسیر قرآن در پرتو آیات دیگر دفاع می کند و رویکرد دوم، به مدد معنا شناسی مدرن، خود را عهده دار کشف معنایی واژگان متن قرآن می داند. ایده اصلی نوشتار حاضر، پاسخ به این سوال است که چگونه ...
بیشتر
فهم متن و کشف معنا دغدغه مشترک رویکرد «تفسیر قرآن به قرآن» علامه طباطبایی و«میدان معناشناختی » ایزوتسو است. روش نخست با رویکرد سنتی، ازفهم و تفسیر قرآن در پرتو آیات دیگر دفاع می کند و رویکرد دوم، به مدد معنا شناسی مدرن، خود را عهده دار کشف معنایی واژگان متن قرآن می داند. ایده اصلی نوشتار حاضر، پاسخ به این سوال است که چگونه می توان با مدل «میدان معناشناختی» ایزوتسو صفات الهی را براساس رویکرد تفسیری علامه اجرا نمود؟ این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی، به عنوان نمونه دو «واژه کلیدی» ازصفات الهی را، ازآثار تفسیری علامه انتخاب وآن هارا با مدل «میدان معنا شناختی» ایزوتسو ترسیم کرد. یافته های نوشتار حاضر نشان می دهد: اولا: براساس داعیه هردو مفسر علیرغم وجود پیچیدگی های زبانی ومعنایی درمتن قرآن ،این کتاب الهی قادر است به زبان خود سخن بگوید و با استقلال تام، مفسرخویش باشد. ثانیا: می توان به مدد روش«تفسیرقرآن به قرآن» علامه نمودار واژگان کلیدی قرآن را دردستگاه تصوری «میدان معناشناختی» ایزوتسو، نمایش داد. ثالثا: خوانش "علم الهی" با مدل «تضاد صوری» و"کلام الهی" با مدل «ترادف یا ساختار موازنه ای »در« نمودارمعنا شناختی» ایزوتسو، مسیر رمزگشایی از سایر واژگان مبهم را فراهم می کند.
احمد زارع زردینی؛ حمید حمیدیان؛ فخرالسادات علوی؛ مریم امینی
دوره 3، شماره 1 ، خرداد 1398، ، صفحه 1-23
چکیده
در دوره معاصر، مواجه با انبوهی از آثار تفسیری در مباحث وجودگرایانه از جمله انسان در متن زندگی، آزادی، انتخاب، مسئولیت، تفرد، اضطراب، معنایزندگی و... دال بر شکلگیری گفتمان وجودگرایی در تفسیر متون دینی است. در این مقاله پس از تحلیلوبررسی، این رویکرد به مثابه یک گرایش جدید تفسیری معرفی شدهاست. برای تبیین زوایای مختلف این گرایش، ...
بیشتر
در دوره معاصر، مواجه با انبوهی از آثار تفسیری در مباحث وجودگرایانه از جمله انسان در متن زندگی، آزادی، انتخاب، مسئولیت، تفرد، اضطراب، معنایزندگی و... دال بر شکلگیری گفتمان وجودگرایی در تفسیر متون دینی است. در این مقاله پس از تحلیلوبررسی، این رویکرد به مثابه یک گرایش جدید تفسیری معرفی شدهاست. برای تبیین زوایای مختلف این گرایش، به مقایسه گرایش وجودگرایی با گرایشهای عرفانی، اجتماعی و تربیتی در تفسیر پرداختهشدهاست و نسبت هریک با گرایش وجودگرایی مورد بررسی قرارگرفتهاست. نتایج باهمنگری این سه گرایش تفسیری با گرایش وجودگرایانه حاکی از آناست که ضمن اشتراک این گرایشها در برخی ویژگیها، نسبت همسویی بینشان برقراراست و هیچیک در مقابل این گرایش قرار ندارند. معرفت نفس، اهمیت تدبرگرایی در تفسیر، تأکید بر خودسازی، نحوه تعامل با عقل و عدم اعتماد مطلق بر آن و... از مشترکات گرایشتفسیری عرفانی با گرایش وجودگرایی است. اهمیتدادن به بعد عملی زندگی، داشتن رویکرد انتقادی، استفاده از نثر جذاب و قابل فهم برای عموم و همچنین تقلیدناپذیری از ویژگیهای مشترک گرایش اجتماعی با وجودگرایی است اما از جهت جایگاه عقل و اعتماد بر عقل در تفسیر با گرایش وجودگرایی همسو نبوده تا جایی که برخی به تفسیر اجتماعی، تفسیر عقلانی نام نهادهاند. لزوم توجه به انسانشناسی صحیح قرآنی، اهتمام به نیاز انسان عصر حاضر و مسئولیتهای فردی و توجه به انسان به عنوان موجودی مختار از مسائل مشترک میان گرایش وجودگرایی و گرایش تربیتی است.