علی دلشاد نداف؛ شهرام پازوکی؛ محمودرضا اسفندیار
چکیده
تاریخ تفکّر دینی در ادیانابراهیمی بخصوص اسلام، نشان میدهد که نزد عالمان و اندیشمندان دینی از دیرباز دربارهی انگارهی«أَوَّلُمَاخَلَقَاللَّه» یا همان «نخستینآفریدهیخدا» بحث و گفتگو جریان داشته و آراء و نظریههای مختلفی در اینباره بیان شدهاست. در قرآن سخنى به صراحت در اینباب نیامده، اما برخی آیات ...
بیشتر
تاریخ تفکّر دینی در ادیانابراهیمی بخصوص اسلام، نشان میدهد که نزد عالمان و اندیشمندان دینی از دیرباز دربارهی انگارهی«أَوَّلُمَاخَلَقَاللَّه» یا همان «نخستینآفریدهیخدا» بحث و گفتگو جریان داشته و آراء و نظریههای مختلفی در اینباره بیان شدهاست. در قرآن سخنى به صراحت در اینباب نیامده، اما برخی آیات تلویحاً به نخستینآفریده و یا منشاءآفرینش اشاره دارد و نیز برخی روایات تفسیری در این زمینه نقل شده است. عمدهی این روایات تحت عنوان «أَوَّلُمَاخَلَقَاللَّه» در متون حدیثی ثبت و ضبط شده و مفسّران بارها به آن استناد جستهاند. در این روایات مصادیق مختلفی برای مخلوق اول همچون نور، روح، عقل، جوهر و قلم ذکر شده است. این مفاهیم اگر چه به ظاهر متفاوتند اما از یک حقیقت حکایت میکنند. این حقیقت که در عرفاناسلامی از آن با عنوان «حقیقتمحمّدیّه» یاد میشود، نور نخستین یا اولین مخلوق خدا تلقّی شده که حقیقتی غیرمادی، ازلی، منشأخلقت و واسطهیفیضخدا بوده و از آن با عناوین دیگری مانند نور محمد(ص)، نبیاعظم، انسانکامل و مظهر اسم جامعخدا یاد شده است. ریشهی تاریخی این بحث، روایات عمدتاً امامی است که در کتب و جوامع حدیثی مندرجاند. تحقیق حاضر میکوشد فارغ از صحّت و سقم سندی روایات، تصویرتاریخیجامعی از نخستینمخلوق و ماجرای خلقت نوری پیامبر و اهلبیت(ع) ترسیم کند.