مطالعات قرآنی
فردین دارابی؛ روح الله محمدعلی نژاد عمران
چکیده
در نقد و بررسی جریان هرمنوتیک به دنبال این مطلب هستیم که آیا مطالعات روشی در پژوهشهای قرآنی معاصر جهان اسلام بهمثابه یک جریان هست یا خیر؟پژوهش حاضر بهصورت توصیفی به بررسی مطالعات هرمنوتیکی در پژوهشهای قرآنی میپردازد و با تحلیل مضمون ارتباط آنها را با یکدیگر مورد ارزیابی و سنجش قرار میدهد. با بررسی های انجام شده باید گفت ...
بیشتر
در نقد و بررسی جریان هرمنوتیک به دنبال این مطلب هستیم که آیا مطالعات روشی در پژوهشهای قرآنی معاصر جهان اسلام بهمثابه یک جریان هست یا خیر؟پژوهش حاضر بهصورت توصیفی به بررسی مطالعات هرمنوتیکی در پژوهشهای قرآنی میپردازد و با تحلیل مضمون ارتباط آنها را با یکدیگر مورد ارزیابی و سنجش قرار میدهد. با بررسی های انجام شده باید گفت پارادایم هرمنوتیک فلسفی مفسرمحور که نسبیگرایی فهم از آن استنباط میشود و هرمنوتیک روشی (متن) که متن محور و مؤلف محور است و بهصورت مطلقگرایی به فهم متون دینی میپردازد، موجب بروز دوقطبی بین مسلمانان شده است. بهتبع آن به لحاظ مطلقگرایی و نسبیگرایی مباحث «هرمنوتیک کلاسیک» با رویکرد مطلقگرایی و شاخصة «هرمنوتیک مدرن» نسبیگرایی و «هرمنوتیک پسامدرن» که از نقد هرمنوتیک مدرن نشأت میگیرد و در آن یک مفسر محوری وجود ندارد و فارغ از متن هرکسی میتواند نقش مفسر محوری را ایفا کند و همه هم صحیح هستند. فیالجمله در نسبیگرائی و مطلقانگاری میان مستشرقان و اندیشمندان جهان اسلام همصدایی خاصی وجود دارد اما در تقابل با دانشمندان ایران است و نتایج عکس وجود دارد و به لحاظ دیدگاه دورة تاریخی میان اندیشمندان مستشرق، جهان اسلام و ایران سنخیت و قرابت بیشتری وجود دارد.
زهرا مواظبی؛ ابراهیم ابراهیمی؛ رضا مراد صحرائی؛ روح الله محمدعلی نژاد عمران
چکیده
استعاره یکی از جنبههای اعجاز بیانی است و قرآن از آن، در راستای تبیین معانی خود بهره میبرد. استعاره در مفهوم سنتی، بهکاربردن لفظی در غیر از معنای اصلی خود میباشد؛ اما در این معنا به تنهایی نمیتواند جهانبینی، ساختار و اندیشههای نهفته درون آیات را نشان دهد. در باب استعاره میتوان دو دیدگاه کلاسیک و زبان شناسی-شناختی را با ...
بیشتر
استعاره یکی از جنبههای اعجاز بیانی است و قرآن از آن، در راستای تبیین معانی خود بهره میبرد. استعاره در مفهوم سنتی، بهکاربردن لفظی در غیر از معنای اصلی خود میباشد؛ اما در این معنا به تنهایی نمیتواند جهانبینی، ساختار و اندیشههای نهفته درون آیات را نشان دهد. در باب استعاره میتوان دو دیدگاه کلاسیک و زبان شناسی-شناختی را با یکدیگر مقایسه کرد. تفاوت این دو دیدگاه در این است که در زبانشناسیسنتی استعاره صرفاً ابزاری برای زیبایی تعبیرهای زبانی بوده است؛ اما در زبانشناسیشناختی، استعاره به چگونگی پدیدآمدن فرایندهای ذهنی و تبدیل شدن آنها به عناصر زبانی میپردازد. ازاینرو ماهیت و عملکردی متفاوت از دیدگاههای بلاغت پژوهان در سدههای گذشته دارد. پژوهش پیش رو با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با هدف بررسی استعاره نزد بلاغت پژوهان سنتی و زبان شناسان شناختی و نقش آنها در تبیین و تحلیلهای قرآنی صورتگرفته است. یافتههای این پژوهش در قالب شناخت وجوه تمایز استعاره شناختی از استعاره سنتی، و بررسی آیات با نگاه به مفهومسازی استعاری نشان داد که الگوی استعاره مفهومی در تحلیل شناختی آیات و دستیابی به اصول معناشناختی حاکم بر مفهوم سازی قرآنی، امکانی را برای کشف لایههای قرآنی فراهم میآورد که در استعاره سنتی دستیابی به آن ممکن نیست.