مطالعات قرآنی
مهسا علیداد ابهری؛ علی رضا فخاری
چکیده
روشن است که اندیشهها و اندیشمندان در شرایط خاص، ناخواسته یا خودخواسته دچار تغییر میشوند. این تغییر ضمن آنکه میتواند در هر یک از حیطههای نظری و عملی ظهور نماید، در گونههای مختلفی چون «عدول، سکوت، خلط، ابهام و غفلت» امکان بروز دارد. یکی از رسالتهای روششناس، رصد چنین شرایطی است تا تصویر دقیقتری از موضوع (= ابژه) مورد ...
بیشتر
روشن است که اندیشهها و اندیشمندان در شرایط خاص، ناخواسته یا خودخواسته دچار تغییر میشوند. این تغییر ضمن آنکه میتواند در هر یک از حیطههای نظری و عملی ظهور نماید، در گونههای مختلفی چون «عدول، سکوت، خلط، ابهام و غفلت» امکان بروز دارد. یکی از رسالتهای روششناس، رصد چنین شرایطی است تا تصویر دقیقتری از موضوع (= ابژه) مورد پژوهش خود ارائه دهد. مضاف آنکه بررسی این فراز و فرودهای علمی، طبعا نتایج معرفتی و روششناختی قابل توجهی به همراه دارد؛ بهعنوان مثال، تعارض در مبانی، تغییر و تحولاتی از منطق فهم مفسر را در طول زمان و در تطور شخصیت علمی او روشن مینماید. بررسی آرای تفسیری آیتالله جوادیآملی در آیات موضوع زن، در تحلیل گزارهها و تطبیق میان آنها با مبانی تفسیری ایشان، نشان از نوعی تعارض میان نظرات تفسیری با مبانی، ذیل برخی از آیات دارد. نتایج حاکی از آن است که اگرچه ایشان عموما پایبندی اکثری به مبانی خود داشتهاند، لکن در مواردی سویههایی از تغییر، تحول و عبور از مبانی را نیز تجربه کردهاند که در جای خود محل تأمل است.