قاسم درزی؛ احد فرامرز قراملکی؛ مهین ناز میردهقان
دوره 1، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 25-52
چکیده
زبانشناسی شناختی یکی از علوم نوپدید میانرشتهای است که به اصول ساختاری زبان از منظر شناخت انسانی مینگرد. آگاهی بر الگوهای شناختی زبان میتواند فرایند تحقق گفتوگوی میانرشتهای را تسهیل کند. سه الگوی تأثیرگذار در این علم عبارتاند از: «نگرش دائرةالمعارفی به معرفت»، «طرحوارههای تصویری»، و ...
بیشتر
زبانشناسی شناختی یکی از علوم نوپدید میانرشتهای است که به اصول ساختاری زبان از منظر شناخت انسانی مینگرد. آگاهی بر الگوهای شناختی زبان میتواند فرایند تحقق گفتوگوی میانرشتهای را تسهیل کند. سه الگوی تأثیرگذار در این علم عبارتاند از: «نگرش دائرةالمعارفی به معرفت»، «طرحوارههای تصویری»، و «استعاره». در این میان، استعاره اهمیت ویژهتری دارد و بهمنزلة محوری که دو الگوی دیگر پیرامون آن قرار دارند در نظر گرفته شده است. استعاره به همراه دو الگوی دیگر میتواند بهمنزلة باب ورود به مباحث میانرشتهای در نظر گرفته شود. کلام بهوسیلۀ آنها ظرفیت ویژهای برای طرح مباحث میانرشتهای بهدست میآورد. از این منظر، بررسی تفاسیر مختلف از واژۀ قرآنی «شاکله» حاکی است که ظرفیت میانرشتهای بالای این واژه بهدلیل وجود الگوهای شناختیِ پیشگفته در آن است. تفسیر این واژه به «طریقت»، «توان و طاقت»، «طبیعت»، و «حال و ملکه» امکان پژوهش در رشتههایی از جمله جامعهشناسی، روانشناسی، و فلسفه را پدید آورده است.
زینه عرفت پور؛ حمیده سادات محسنی
دوره 1، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 83-113
چکیده
قرآن کریم بهمثابة متنی ادبی، در شیوۀ بیان، همة اسلوبهای زبان ادبی را بهکار گرفته است. یکی از وجوه سادگی و مفهومپذیربودن بیان قرآن تصویری و ملموسبودن مفاهیم آن است .درواقع هنر قرآن آن است که از رهگذر تصویر و تصویرپردازی به معانی و مفاهیم روح میبخشد و بر اندام معانی کسوت حیات میپوشاند؛ بهگونهای که حتی مفاهیم انتزاعی ...
بیشتر
قرآن کریم بهمثابة متنی ادبی، در شیوۀ بیان، همة اسلوبهای زبان ادبی را بهکار گرفته است. یکی از وجوه سادگی و مفهومپذیربودن بیان قرآن تصویری و ملموسبودن مفاهیم آن است .درواقع هنر قرآن آن است که از رهگذر تصویر و تصویرپردازی به معانی و مفاهیم روح میبخشد و بر اندام معانی کسوت حیات میپوشاند؛ بهگونهای که حتی مفاهیم انتزاعی و موضوعات معنوی و ذهنی و حالات نفسانی همهوهمه جان میگیرند و بهحرکت درمیآیند. در این مقاله، با تکیهبر روش توصیفی ـ تحلیلی، نخست به کلیاتی دربارة تصویر و تصویرپردازی هنری براساس دیدگاه سیدقطب پرداخته میشود، سپس، عناصر تصویرپردازی هنری در صحنههای مربوط به آب، بهمثابة منشأ حیات و رزقوروزی در قرآن کریم، واکاوی میشود. یافتههای این پژوهش نشان میدهند که پرکاربردترین عناصر تصویرپردازی هنری در صحنههای مربوط به آب، بهمثابة منشأ حیات و رزقوروزی، عبارتاند از: تخییل حسی، هماهنگی هنری، توصیف، حرکت، و رنگ.