احمد قرایی سلطان آبادی
چکیده
در حیطه علوم مختلف، حدود سه معنای اصلی از تجربه اراده شده است:تجارب علمی وآزمایشگاهی،تجارب عرفانی و تجارب زیسته هر انسان که در طول عمرش شکل میگیرند و بخشی از مبانی فکری و پیشفرضهای ذهنی او میشوند. به روش توصیف و تحلیل در این جستار، کارکرد وجایگاه تجارب فوق به مثابه یک منبع تفسیری نزدمفسران مسلمان بررسی گردید و این نتایج بدست آمد ...
بیشتر
در حیطه علوم مختلف، حدود سه معنای اصلی از تجربه اراده شده است:تجارب علمی وآزمایشگاهی،تجارب عرفانی و تجارب زیسته هر انسان که در طول عمرش شکل میگیرند و بخشی از مبانی فکری و پیشفرضهای ذهنی او میشوند. به روش توصیف و تحلیل در این جستار، کارکرد وجایگاه تجارب فوق به مثابه یک منبع تفسیری نزدمفسران مسلمان بررسی گردید و این نتایج بدست آمد که موضوع ظرفیت معرفتی تجارب بشری نزدمفسران مسلمان به عنوان یک منبع مستقل زیاد مطرح نبوده است، فقط اینکه به تناوب روزگار، از تجارب مبتنی بر حس و مشاهده مستقیم امور و تجارب ناشی از کشف و شهودهای عرفانی سخن به میان آمده است و در مقام عمل، مواردی در تفاسیر فریقین وجود دارد که برای مثال در تبیین علت برخی از احکام شرعی، اثبات یا نفی بعضی دیدگاهها، شناخت بهتر محیط و افراد، ابزاری برای تفکر و عبرت و پندگیری به تجارب علمی و عملی بشر استناد کردند. اما از تجارب زیسته هر فرد به عنوان یک منبع تفسیری کمتر یاد کردند. حال آنکه، تجارب زیسته بشر قلمرو وسیعی از معلومات و اطلاعات را در خود دارد که به مفسران قرآن، امکان مواجهه واقعبینانه و تفسیر آیات بر محور تجربیات خود و دیگران را عطا میکند.