پژوهشی
احمد پاکتچی؛ محمد حسن شیرزاد؛ محمد حسین شیرزاد
دوره 3، شماره 1 ، خرداد 1398، صفحه 25-48
چکیده
واژگان «فقر» و «غنا» بارها در قرآن کریم در محور همنشینی کنار یکدیگر قرار گرفته و زوج معناییِ تکرارشوندهای را شکل دادهاند. مرور بر آرای عالمان مسلمان نشان میدهد که آنان به ذکر معنای لغوی این واژگان بسنده کرده، اطلاع چندانی از زمینههای شکلگیری این مفاهیم در اختیار نداشتهاند. این پژوهش میکوشد با بهرهگیری ...
بیشتر
واژگان «فقر» و «غنا» بارها در قرآن کریم در محور همنشینی کنار یکدیگر قرار گرفته و زوج معناییِ تکرارشوندهای را شکل دادهاند. مرور بر آرای عالمان مسلمان نشان میدهد که آنان به ذکر معنای لغوی این واژگان بسنده کرده، اطلاع چندانی از زمینههای شکلگیری این مفاهیم در اختیار نداشتهاند. این پژوهش میکوشد با بهرهگیری از دادههای زبانشناسی تاریخی و الگوهای عمومی در دانش انسانشناسی، زمینههای فرهنگی ساخت این مفاهیم را بیشتر بکاود تا درک عمیقتری از آیات قرآنی که دربردارنده این زوج واژگانی هستند، فراهم آید. پژوهش حاضر نشان میدهد تفاوت در سبک زندگی حضری و بدوی در شبهجزیره میتوانست موجب درک متفاوت از جهانِ پیرامون شده، معناسازیهای گوناگون و گاه متضاد از یک پدیده را به همراه آورد. این مطالعه آشکار میسازد که زوج واژگانی «فقر/ غنا» برساخته از طرز فکر مردمان حاضره - نه بادیه - نسبت به تنگدستی و ثروتاندوزی در بافت فرهنگی- اقتصادی شبهجزیره بوده است.
پژوهشی
احمد زارع زردینی؛ حمید حمیدیان؛ فخرالسادات علوی؛ مریم امینی
دوره 3، شماره 1 ، خرداد 1398، صفحه 1-23
چکیده
در دوره معاصر، مواجه با انبوهی از آثار تفسیری در مباحث وجودگرایانه از جمله انسان در متن زندگی، آزادی، انتخاب، مسئولیت، تفرد، اضطراب، معنایزندگی و... دال بر شکلگیری گفتمان وجودگرایی در تفسیر متون دینی است. در این مقاله پس از تحلیلوبررسی، این رویکرد به مثابه یک گرایش جدید تفسیری معرفی شدهاست. برای تبیین زوایای مختلف این گرایش، ...
بیشتر
در دوره معاصر، مواجه با انبوهی از آثار تفسیری در مباحث وجودگرایانه از جمله انسان در متن زندگی، آزادی، انتخاب، مسئولیت، تفرد، اضطراب، معنایزندگی و... دال بر شکلگیری گفتمان وجودگرایی در تفسیر متون دینی است. در این مقاله پس از تحلیلوبررسی، این رویکرد به مثابه یک گرایش جدید تفسیری معرفی شدهاست. برای تبیین زوایای مختلف این گرایش، به مقایسه گرایش وجودگرایی با گرایشهای عرفانی، اجتماعی و تربیتی در تفسیر پرداختهشدهاست و نسبت هریک با گرایش وجودگرایی مورد بررسی قرارگرفتهاست. نتایج باهمنگری این سه گرایش تفسیری با گرایش وجودگرایانه حاکی از آناست که ضمن اشتراک این گرایشها در برخی ویژگیها، نسبت همسویی بینشان برقراراست و هیچیک در مقابل این گرایش قرار ندارند. معرفت نفس، اهمیت تدبرگرایی در تفسیر، تأکید بر خودسازی، نحوه تعامل با عقل و عدم اعتماد مطلق بر آن و... از مشترکات گرایشتفسیری عرفانی با گرایش وجودگرایی است. اهمیتدادن به بعد عملی زندگی، داشتن رویکرد انتقادی، استفاده از نثر جذاب و قابل فهم برای عموم و همچنین تقلیدناپذیری از ویژگیهای مشترک گرایش اجتماعی با وجودگرایی است اما از جهت جایگاه عقل و اعتماد بر عقل در تفسیر با گرایش وجودگرایی همسو نبوده تا جایی که برخی به تفسیر اجتماعی، تفسیر عقلانی نام نهادهاند. لزوم توجه به انسانشناسی صحیح قرآنی، اهتمام به نیاز انسان عصر حاضر و مسئولیتهای فردی و توجه به انسان به عنوان موجودی مختار از مسائل مشترک میان گرایش وجودگرایی و گرایش تربیتی است.
پژوهشی
شیوا تجار؛ اعظم پویازاده
دوره 3، شماره 1 ، خرداد 1398، صفحه 49-72
چکیده
نوشتار حاضر برآن است تا به بررسی وتحلیل وضعیت پژوهشهای غرب در حوزه تفسیر شیعه از قرآن در چهار دوره زمانی نیمه اول قرن بیستم ، نیمه دوم قرن بیستم ، دهه اول قرن بیست و یکم و دهه دوم آن تا دوره حاضر بپردازد. برای این منظوراز برخی کتابها و منابع فهرست برای بدست آوردن آماری از این پژوهشها استفاده شده است. همچنین بامطالعه برخی از آثار ...
بیشتر
نوشتار حاضر برآن است تا به بررسی وتحلیل وضعیت پژوهشهای غرب در حوزه تفسیر شیعه از قرآن در چهار دوره زمانی نیمه اول قرن بیستم ، نیمه دوم قرن بیستم ، دهه اول قرن بیست و یکم و دهه دوم آن تا دوره حاضر بپردازد. برای این منظوراز برخی کتابها و منابع فهرست برای بدست آوردن آماری از این پژوهشها استفاده شده است. همچنین بامطالعه برخی از آثار قرآن پژوهان غربی در این حوزه در دوره های مختلف میتوان تحلیلی از تحول دیدگاه آنان داشت. نتایج کلی این بررسی ها حاکی از رشد پیوسته گرایش به موضوع تفسیر شیعه در غرب است که در نیمه دوم قرن بیستم با جهش جدی همراه بوده است و انقلاب اسلامی ایران را میتوان یکی از دلایل آن برشمرد. همچنین از آغاز قرن بیست و یکم به تدریجبر تنوع موضوعات پژوهشها افزوده شده و در دهه دوم آن شاهدبیشترین شتاب و تنوع و گستردگی هستیم.
پژوهشی
نصرت نیل ساز؛ فرزانه فهیم
دوره 3، شماره 1 ، خرداد 1398، صفحه 73-95
چکیده
فهرستنویسی تاریخچهای کهن دارد که کارکردها و شیوههای آن متناسب با اغراض گوناگون طی قرون متمادی تغییر کرده است. سعدالسعود، که فهرستی از کتابخانهی شخصی سید بن طاووس است ویژگیهای منحصر بهفرد و متفاوتی با سایر فهارس متعارف و موجود اسلامی دارد. تقارن نگارش این کتاب با دوران حملهی مغول که بسیاری از منابع ارزشمند فرهنگ ...
بیشتر
فهرستنویسی تاریخچهای کهن دارد که کارکردها و شیوههای آن متناسب با اغراض گوناگون طی قرون متمادی تغییر کرده است. سعدالسعود، که فهرستی از کتابخانهی شخصی سید بن طاووس است ویژگیهای منحصر بهفرد و متفاوتی با سایر فهارس متعارف و موجود اسلامی دارد. تقارن نگارش این کتاب با دوران حملهی مغول که بسیاری از منابع ارزشمند فرهنگ اسلامی نابود شدند، بر اهمیت آن میافزاید. شیوهی تحلیلی- انتقادی آن که با نقل گزیدههایی از هر کتاب همراه شده است، موضع سید در برابر آرای سایر مفسران و برخی از آراء و روشهای تفسیری سید بن طاووس را روشن میسازد. ذکر دقیق مشخصات هر نسخه، محل دقیق مطالب برگزیده و اشاره به ناکامل بودن برخی نسخهها در آن زمان نقش ارزندهای در نسخهپژوهی از زمان سید تا به امروز برای کاربران داشته است. این تحقیق که با روش تحلیل محتوا و مقایسهی مشخصههای فهرستی سعدالسعود با دیگر شیوههای فهرستنگاری از جمله فهرست ابن ندیم، نجاشی و شیخ طوسی صورت گرفته علاوه بر بازشناسی اقدامات سید در حفظ منابع اسلامی، به کارکردهای سعدالسعود در نسخهپژوهی و بازسازی آثار مکتوب کهن میپردازد.
پژوهشی
سید محمد هادی گرامی
دوره 3، شماره 1 ، خرداد 1398، صفحه 97-128
چکیده
پژوهشهای مربوط به اندیشههای تفسیری و تاریخ تفسیر یکی از حوزههای شناخته شده در مطالعات قرآنی و تفسیری است و کارهای زیادی در این خصوص انجام شده است. با این حال تاکنون پژوهش مستقلی درباره جریانها و گرایشهای تفسیری در دوره تشیع نخستین براساس یک رویکرد عمیق تاریخی صورت نگرفته است. این بررسی هنگامی مهمتر میشود که ـ براساس یک ...
بیشتر
پژوهشهای مربوط به اندیشههای تفسیری و تاریخ تفسیر یکی از حوزههای شناخته شده در مطالعات قرآنی و تفسیری است و کارهای زیادی در این خصوص انجام شده است. با این حال تاکنون پژوهش مستقلی درباره جریانها و گرایشهای تفسیری در دوره تشیع نخستین براساس یک رویکرد عمیق تاریخی صورت نگرفته است. این بررسی هنگامی مهمتر میشود که ـ براساس یک قرائت رایج ـ تصوّر کنیم رویکرد تفسیری در نخستین مکتوبات تفسیری شیعه «باطنی/روایی» بوده است که یکسوی آن پدیده غلوّ قرار داشته است. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از گزارشهای تفسیری برجای مانده از عصر حضرت باقر (ع) گفتمانهای اصلی تفسیری در دوره ایشان را بر پایه انگاره «تفسیر باطن»، پیجویی کند.
این پژوهش در نهایت با کاربست رویکرد تاریخ انگاره و اندیشه در حوزه تفسیر، نشان خواهد داد که در اوایل سده دوم هجری ردّ پای دو گفتمان اصلی تفسیری در میان امامیه قابل پیجویی است. گروندگان به گفتمان اول ـ که در اینجا از آن به عنوان گفتمان «ظاهر/باطن» یاد میشود ـ عمدتا شخصیتهای وابسته به طیف مفضّل بن عمر جعفی بودند. گروندگان به گفتمان دوم ـ که در اینجا از آن به عنوان گفتمان «تأویل/تنزیل» یاد میشود ـ طیف اکثریت امامیه در آن دوره بودند که خوانش گستردهتری از مفهوم باطن بر پایه دوگان تنزیل/تأویل را دنبال میکردند.
پژوهشی
مرضیه محصص؛ فاطمه اکبری زاده
دوره 3، شماره 1 ، خرداد 1398، صفحه 129-147
چکیده
قرآن کریم مجموعهای از لایههای معنایی متعدد است. این ویژگی، زمینه را برای بهکارگیری مکاتب گوناگون زبانی در مطالعات قرآنی فراهم میسازد. بهرهگیری از ابزارها و دانشهای جدید معرفتی و زبانی نوعی تدبر روشمند در آیات و مصادیق آن است. سکوت، عنصری معنادار در کلام است و همچون بخشی از زبان، نقش مهمی در انتقال پیام و تاثیرگذاری بر ...
بیشتر
قرآن کریم مجموعهای از لایههای معنایی متعدد است. این ویژگی، زمینه را برای بهکارگیری مکاتب گوناگون زبانی در مطالعات قرآنی فراهم میسازد. بهرهگیری از ابزارها و دانشهای جدید معرفتی و زبانی نوعی تدبر روشمند در آیات و مصادیق آن است. سکوت، عنصری معنادار در کلام است و همچون بخشی از زبان، نقش مهمی در انتقال پیام و تاثیرگذاری بر مخاطب دارد؛ به توسعه دلالتهای متنی میانجامد و اشتیاق خواننده را برای درک معنا میافزاید. کاربرد این شیوه در آثار ادبی، علاوه بر موجزگویی، شگردی برای اقناع عقلی و عاطفی بشمار میآید بر این اساس نوشتار حاضر سعی دارد تا با رویکرد نظریه گفتمان سکوت و با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، قصه قرآنی مریم (س)،که در آیات (74-35 سوره آل عمران) و آیات( 15-34 سوره مریم) مطرح شده، مورد واکاوی قرارگیرد. تأمل در این آیات گویای آن است که مصادیق سکوت گفتمانی در سطوح ساختاری، معنایی و کاربردشناختی، زمینه ساز ایجازگوییها، تصویرسازیها و همچنین دستیابی به غرض هدایتی قصه مریم(س) شده است. در این راستا غلبه کاربست سکوت پیش انگاشتی و محوریت موضوعی تعامل عفیفانه مریم(س)، مخاطب را به ژرف نگری فرا میخواند.