پژوهشی
مرضیه دهقان نیری؛ سید علی اصغر سلطانی؛ مهدی مقدسی نیا
دوره 2، شماره 4 ، اسفند 1397، صفحه 1-23
چکیده
یکی از ابعاد مهم گفتگوهای قرآنی، رعایت و عدم رعایت قواعد ادبورزی است. پژوهش حاضر میخواهد جلوههای ادب و بیادبی را در گفتگوهای میان فرعون و موسی(ع)، باتکیهبر نظریه ادب براون و لوینسون (1987) و نظریه بیادبی کالپپر (1996) در سوره اعراف بررسی کند. مسئله این تحقیق پاسخ این است که کاربرد راهبردهای ادب و بیادبی در این متن گفتگویی، به چه ...
بیشتر
یکی از ابعاد مهم گفتگوهای قرآنی، رعایت و عدم رعایت قواعد ادبورزی است. پژوهش حاضر میخواهد جلوههای ادب و بیادبی را در گفتگوهای میان فرعون و موسی(ع)، باتکیهبر نظریه ادب براون و لوینسون (1987) و نظریه بیادبی کالپپر (1996) در سوره اعراف بررسی کند. مسئله این تحقیق پاسخ این است که کاربرد راهبردهای ادب و بیادبی در این متن گفتگویی، به چه میزان و در چه جهتی است. هدف بررسی چگونگی عملکرد و تاثیرگذاری راهبردهای ادب و بیادبی در این گفتگوهاست. نتایج عبارتنداز: گفتار مودبانهتر موسی(ع) و گفتار بیادبانه فرعون، اختصاص بیشترین میزان راهبردهای ترکیبی در آیهها، کاربرد میزان بالای تمامی راهبردهای ادب توسط موسی(ع) و کاربرد میزان بالای تمامی راهبردهای بیادبی توسط فرعونیان. وجود دو گروه متضاد و مخالف باتوجهبه صفتهایشان نشان از علت کاربرد یک گروه از راهکارهای ادب و گروه دیگر از راهکارهای بیادبی است. یافتههای پژوهش همچنین نشاندهنده اهمیت مطالعه ادب و بیادبی به عنوان پدیدهای اجتماعی- کاربردشناسی است که ارتباطدهنده بین مذهب و اخلاقیات است. همچنین این پژوهش با کمک نظریههای زبانشناسی(کاربردشناسی) افقی جدید پیش روی مخاطب میگذارد تا درک بهتری از آیههای قرآن و تفاسیر آن داشته باشد.
پژوهشی
بگم عقبه؛ حامد خانی(فرهنگ مهروش)؛ ارسطو میرانی
دوره 2، شماره 4 ، اسفند 1397، صفحه 25-45
چکیده
در قرآن کریم اوصاف مختلفی برای قلب ذکر شده که جمع میان آنها و بازنمودن تصویری واضح از ماهیت قلب در آن را دشوار کرده است. از یک سو، برخی اوصاف قلب در قرآن کریم حاکی از آن هستند که مراد از قلب، همان اندامی است که در قفسۀ سینه جای دارد و از نگاه دانش معاصر، وظیفۀ گردش خون در بدن را به انجام میرساند. از دیگر سو، برخی اوصاف دیگر قلب را مرکز ...
بیشتر
در قرآن کریم اوصاف مختلفی برای قلب ذکر شده که جمع میان آنها و بازنمودن تصویری واضح از ماهیت قلب در آن را دشوار کرده است. از یک سو، برخی اوصاف قلب در قرآن کریم حاکی از آن هستند که مراد از قلب، همان اندامی است که در قفسۀ سینه جای دارد و از نگاه دانش معاصر، وظیفۀ گردش خون در بدن را به انجام میرساند. از دیگر سو، برخی اوصاف دیگر قلب را مرکز عواطف و احساسات و تعقل، یعنی همۀ فعالیتهای ارادی انسان بازمینمایانند. اینگونه، کوششهای متعددی تا کنون برای نظریهپردازی در بارۀ ماهیت قلب در قرآن صورت گرفته، و نظریات مختلفی ارائه شده است. بنا ست در این مطالعه با مرور و دستهبندی کاربردهای مختلف قلب در قرآن کریم راهی برای درک بهتر ماهیت آن بیابیم. به نظر میرسد پذیرش این که مراد از قلب در قرآن همین اندام بدنی باشد، با شواهد قرآنی سازگارتر است؛ گرچه البته اسباب و علل وصف این اندام همچون مرکز ادراک نیازمند مطالعات مردمشناسانۀ دیگری است که پیشینۀ این درک را در تمدنهای مختلف بکاود. مطالعه در شکل کنونی آن کوششی است برای شناخت مقطعی از تحولات تاریخی انگارۀ قلب در فرهنگ اسلامی.
پژوهشی
عبدالهادی فقهی زاده؛ حمیدرضا مستفید؛ مجتبی محمدی انویق
دوره 2، شماره 4 ، اسفند 1397، صفحه 47-68
چکیده
مطابقت قرائت با رسم مصحف، یکی از مهمترین معیارها در پذیرش قرائات است. این معیار که بعد از توحید مصاحف از سوی عثمان، با هدف خارج ساختن قرائات برخی از صحابه رواج پیدا کرد، در دورههای بعد تحولات گوناگونی پشت سر گذاشت. منظور از مطابقت قرائت با رسم مصحف در مراحل نخست، سازگاری آن با کلیات متن مکتوب قرآن بود؛ اما در مراحل متأخر، تطابق قرائت ...
بیشتر
مطابقت قرائت با رسم مصحف، یکی از مهمترین معیارها در پذیرش قرائات است. این معیار که بعد از توحید مصاحف از سوی عثمان، با هدف خارج ساختن قرائات برخی از صحابه رواج پیدا کرد، در دورههای بعد تحولات گوناگونی پشت سر گذاشت. منظور از مطابقت قرائت با رسم مصحف در مراحل نخست، سازگاری آن با کلیات متن مکتوب قرآن بود؛ اما در مراحل متأخر، تطابق قرائت با رسم مصحف با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، در خلال این دورهها، برخی از قاریان به متن مکتوب رسمی قرآن اهمیت کمتری میدادند که با برخی از آنان از جمله ابنشنبوذ برخوردهای قاطعی صورت گرفت. به طور کلی، معیار مطابقت با رسم مصحف، پنج مرحلۀ مهم تاریخی را سپری کرد. این مراحل به ترتیب عبارتند از: 1- آغاز توجه به متن مکتوب قرآن به مثابه یک معیار؛ 2- گسترش گفتمان رسم مصحف؛ 3- احتجاج گستردۀ دانشمندان به رسم مصحف در پذیرش قرائات؛ 4- قطعیت یافتن معیار مطابقت با رسم مصحف؛ 5- بازنگری نهایی در معیار مطابقت با رسم مصحف. پژوهش حاضر با رویکردی تاریخی - تحلیلی، به بررسی مراحل پنجگانۀ مزبور پرداخته و سعی کرده است در پرتو آن، جایگاه معیار مطابقت با رسم مصحف را در تاریخ قرائات تبیین کند.
پژوهشی
صدیقه مفیدی؛ محسن قاسمپور؛ حمیدرضا فهیمی تبار
دوره 2، شماره 4 ، اسفند 1397، صفحه 69-90
چکیده
رویکرد واعظانه، نوعی گرایش تفسیری است که در سدههای مختلف از سوی مفسران قرآن کریم در تفسیر آیات الهی مورداستفاده قرارگرفته است. در این رویکرد، کاربرد زبان و اصطلاحات روزمره مخاطب، داستانها و قصه ها، به ویژه قصههای اساطیری به منظور جلب توجه مخاطبان و اقناع عاطفی آن ها پرشمار است. گفته می شود یکی از تفاسیر مهم باملاحظه این نوع ...
بیشتر
رویکرد واعظانه، نوعی گرایش تفسیری است که در سدههای مختلف از سوی مفسران قرآن کریم در تفسیر آیات الهی مورداستفاده قرارگرفته است. در این رویکرد، کاربرد زبان و اصطلاحات روزمره مخاطب، داستانها و قصه ها، به ویژه قصههای اساطیری به منظور جلب توجه مخاطبان و اقناع عاطفی آن ها پرشمار است. گفته می شود یکی از تفاسیر مهم باملاحظه این نوع گرایش، ترجمهی تفسیر طبری است و همگرایی مترجمان تفسیر طبری با برخی باورهای فرهنگی مخاطبان از عناصر مهم وقابل توجه در رویکرد تفسیر واعظانه این اثر است. به دیگر سخن مفسران این تفسیر باملاحظه عناصر فرهنگی مردم آن عصر ترجمه تفسیری را بهگونهای رقمزدهاند که این جنبه تفسیری مشهود گردد. بر این اساس این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که مؤلفه های گرایش واعظانه در ترجمه تفسیر طبری کدام است؟ در یک نگاه کلی میتوان دستاورد این تحقیق را در این نکته اساسی مورد تأکید قرارداد که مؤلفان این تفسیر مؤلفههای فرهنگ ایرانی و زبان فارسی به کار رفته در مفاهمه مخاطبان آن روزگار را در خود منعکس ساخته واز این رهگذر کوشش کردهاند بین این فرهنگ و فرهنگ اسلامی پیوندی برقرار سازند. پیوندی که هدف آن تأثیرگذاری بر مخاطب و ایجاد فرآیندی است که در نهایت به رشد و ارتقا شخصیت تربیتی و معنوی آنان بیانجامد. کاربست اینچنین شیوهای در تفسیر غالباً در رویکردهای تفسیر واعظانه ملموس است.
پژوهشی
شادی نفیسی؛ مهدیه حق اللهی
دوره 2، شماره 4 ، اسفند 1397، صفحه 91-120
چکیده
یکی از مسائل پایهای تاریخ نگارش قرآن کریم، خط مورد استفاده در زمان ظهور اسلام در مناطق عربنشین است. یافتن منشاء و زمان ایجاد این خط در درک میزان دسترسی مسلمانان به شیوههای مناسب کتابت، به منظور انتقال مکتوب متن مقدسشان بسیار تاثیرگذار است. گزارشهای اسلامی، مطالب پراکنده و متناقضی را در زمینه نحوه ایجاد خط عربی نقل ...
بیشتر
یکی از مسائل پایهای تاریخ نگارش قرآن کریم، خط مورد استفاده در زمان ظهور اسلام در مناطق عربنشین است. یافتن منشاء و زمان ایجاد این خط در درک میزان دسترسی مسلمانان به شیوههای مناسب کتابت، به منظور انتقال مکتوب متن مقدسشان بسیار تاثیرگذار است. گزارشهای اسلامی، مطالب پراکنده و متناقضی را در زمینه نحوه ایجاد خط عربی نقل کردهاند. بر همین اساس آراء متفاوتی در زمینه منشاء خط عربی، زمان ایجاد آن و نحوه انتقال آن به حجاز از سوی محققان مسلمان و مستشرقان مطرح شده است. از سوی دیگر در دهههای اخیر با افزایش اکتشاف شواهد مادی در مناطق عرب نشین، شاهد اعلام نتایج مسلّمی از سوی کهن خط شناسان در زمینه خط عربی هستیم. از جمله این دستاوردها اثبات نشات گرفتن خط عربی از خط نبطی، نمایش تطور چند صد ساله این خط در انتقال به خط عربی و همچنین استفاده از این خط در بازه 200 ساله پیش از ظهور اسلام در مناطق مختلف شمالی شبه جزیره است. بنابراین مقایسه گزارشها و آراء به وجود آمده با شواهد مادی، علاوه بر نشان دادن نقص گزارشها در این زمینه، آرائی را که منشاء خط عربی را از خطوط جنوبی و یا سُریانی در نظر گرفتهاند و یا عدم وجود خط مناسب و در دسترس مسلمانان در هنگام ظهور اسلام و همچنین احتمال نگارش قرآن به سایر خطوط را مطرح کردهاند، رد میکند.
پژوهشی
سید محمد نقیب؛ مرتضی سازجینی؛ سید محمد موسوی
دوره 2، شماره 4 ، اسفند 1397، صفحه 121-143
چکیده
مباحث زبانشناسی از دیرباز مورد توجه دانشمندان اسلامی قرار گرفته است. از جمله مباحث زبانشناسی، بررسی میزان توانایی انتقال مفاهیم متنی به مخاطب بوده و برای بررسی این موضوع، نظریات مختلفی مطرح شده است. در این جستار با تکیه بر یکی از نظریات نوپا و مورد استقبال دانشمندان اسلامی یعنی نظریۀ تکامل یافته انسجام متن هلیدی و حسن (1985) به ...
بیشتر
مباحث زبانشناسی از دیرباز مورد توجه دانشمندان اسلامی قرار گرفته است. از جمله مباحث زبانشناسی، بررسی میزان توانایی انتقال مفاهیم متنی به مخاطب بوده و برای بررسی این موضوع، نظریات مختلفی مطرح شده است. در این جستار با تکیه بر یکی از نظریات نوپا و مورد استقبال دانشمندان اسلامی یعنی نظریۀ تکامل یافته انسجام متن هلیدی و حسن (1985) به بررسی میزان انسجام متنی دو ترجمۀ مشهور قرآن، ترجمۀ صفوی (1388) و بهرامپور (1387) پرداخته شده است. بحث انسجام در سه سطح دستوری، واژگانی و پیوندی قابل تأمل و بررسی است؛ در میان پژوهشهای انجام شده در این موضوع بررسی میزان کارآیی دو ترجمۀ بهرامپور و صفوی با رویکردی تطبیقی-تحلیلی رویکردی جدید برای اعتبار سنجی ترجمههای حاضر قرآن کریم بوده و لذا در این پژوهش با پیادهسازی این نظریه بر دو ترجمه مذکور و با استمداد از روش آماری، توفّق و مطابقت بیشتر ترجمۀ صفوی با نظریۀ هلیدی و حسن در سورۀ مبارکۀ نازعات به سبب کاربست بیشتر عوامل انسجام دستوری در متن یعنی ارجاع، حذف و جانشینی مشاهده میشود و بر این اساس میتوان ترجمۀ صفوی را در چارچوب این نظریه منسجم تر از ترجمۀ بهرامپور دانست.