پژوهشی
فاطمه توفیقی؛ محمد حقانی فضل
چکیده
مروری بر آثار پرشمار مقایسهای قرآن و کتاب مقدس در ایران نشان میدهد که بسیاری از آنها با معیارهای لازم فاصله دارند و بهندرت میتوان پژوهشی را مشاهده کرد که در چارچوب معیارها و ملاکهای پژوهش مقایسهایِ علمی قرار بگیرد. برای بررسی مسائل موجود در این آثار و ارائه راهکارهایی برای حل آنها، در این پژوهش تمام مقالاتِ منتشر شده در زمینه ...
بیشتر
مروری بر آثار پرشمار مقایسهای قرآن و کتاب مقدس در ایران نشان میدهد که بسیاری از آنها با معیارهای لازم فاصله دارند و بهندرت میتوان پژوهشی را مشاهده کرد که در چارچوب معیارها و ملاکهای پژوهش مقایسهایِ علمی قرار بگیرد. برای بررسی مسائل موجود در این آثار و ارائه راهکارهایی برای حل آنها، در این پژوهش تمام مقالاتِ منتشر شده در زمینه مقایسه قرآن و کتاب مقدس در ده سال اخیر (دهة 1390) را در مجلات علمی-پژوهشی و نیز سه مجله تخصصی در این زمینه (هفتآسمان، مطالعات تطبیقی قرآن کریم و متون مقدس، و الاهیات تطبیقی) بررسی میکنیم. در جریان بررسی به این نتیجه رسیدیم که میتوان آسیبهای موجود را در دو گروه کلی دستهبندی کرد: ۱. اشکالاتی که در کلیت مطالعات تطبیقی یافت میشوند، مانند عدم التفات به نوع مقایسه،بیمسئلگی، تحصیل حاصل بودن، عدم تبیین وجه انتخاب طرفین مقایسه، روشن نکردن روش تحلیل یا یکسان گرفتن مفاهیم غیریکسان؛ ۲. اشکالات مختص به مطالعات قرآن و کتاب مقدس که یا ناشی از عدم شناخت کافی از متون است یا از فهم نادرست حاصل میشود و یا انتخاب نادرست آیات را دربردارد.همه این موراد با ذکر مثالهایی ملموس توضیح داده میشوند.
پژوهشی
رضا روحانی
چکیده
یکی از مباحث پردامنه در حوزة علوم قرآن و وحی قرآنی، بحث زبان و بیان قرآن است. مقالة حاضر پرداختی نظری- انتقادی دارد به ابعادی از زبان وحی و معانی انزال و نزول در قرآن کریم. داعیة نویسنده آن است که به اجمال نشان دهد و احیاناً تبیین کند که با توجه به مباحث جدید در علوم زبانی و ادبی، مباحث و مسائل و ابعاد تازهای درخصوص زبان قرآن قابل طرح ...
بیشتر
یکی از مباحث پردامنه در حوزة علوم قرآن و وحی قرآنی، بحث زبان و بیان قرآن است. مقالة حاضر پرداختی نظری- انتقادی دارد به ابعادی از زبان وحی و معانی انزال و نزول در قرآن کریم. داعیة نویسنده آن است که به اجمال نشان دهد و احیاناً تبیین کند که با توجه به مباحث جدید در علوم زبانی و ادبی، مباحث و مسائل و ابعاد تازهای درخصوص زبان قرآن قابل طرح است که همچنان یا همیشه نیازمند بررسی و دقتهای لازم واژگانی، تفسیری و نظری است. نویسنده در این نوشتار با روش نقلی و عقلی، و نیز رویکرد هرمنوتیکی و تفسیری، به طرح مباحث و مسائل و استنباط از ادله و شواهد میپردازد، در این مسیر، ابتدا به تقریر بحث نزول زبانی قرآن، به همراه معرفی ادله و شواهد درونمتنی میپردازد، و سپس در دو بخش اصلی، مسائل، و معانی و ابعاد مختلفِ نزول و تنزل زبانی قرآن را بررسی لفظی، معنایی و نظری میکند، و با طرح مباحثی نظری و تفسیری میکوشد مخاطب را به این تأمل یا نتیجه برساند که نظریة سنتی وحی زبانی، به شرط تحلیل، تفسیر، پیشفرض صحیح و رویکردهای تازه، همچنان می-تواند مقبول باشد و در فهم مسائل تازه و رفع شبهات نوین کارگشا گردد.
پژوهشی
محمد طاهری؛ علی حاجی خانی
چکیده
در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که در نگاه نخست، تلقی عدم عصمت پیامبر اکرم(ص) را در ذهن خواننده ایجادمیکند. در این آیات، خداوند با نوعی خطاب که در نگاه اول تنافی با عصمت را به ذهن متبادر میکند سخن گفته و به صورت مذمتگونه پیامبر اکرم(ص) را مورد خطاب قرار داده و یا در مورد ایشان سخن گفته است. خطابها و گزارش-هایی چون دستور به دوری از پلیدیها، ...
بیشتر
در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که در نگاه نخست، تلقی عدم عصمت پیامبر اکرم(ص) را در ذهن خواننده ایجادمیکند. در این آیات، خداوند با نوعی خطاب که در نگاه اول تنافی با عصمت را به ذهن متبادر میکند سخن گفته و به صورت مذمتگونه پیامبر اکرم(ص) را مورد خطاب قرار داده و یا در مورد ایشان سخن گفته است. خطابها و گزارش-هایی چون دستور به دوری از پلیدیها، نهی از غفلت و فساد، عتاب بهخاطر حرام کردن آنچه که حلال است، شک در محتوای نبوت و مانند آن از این نمونه است. برگردان صحیح این آیات از زبان مبدا به زبان مقصد و انتقال حداکثری محتوای این دست از آیات، افزون بر نگاهداشت ساختارهای دستوری و بلاغی و همسانی تاثیر متن مبدا و مقصد، احاطه و اشراف ویژه به مبانی تنقیح شده علم کلام و نیز بازتاب این مبانی در زبان مقصد را طلب میکند تا تلقی عدم عصمت پیامبر اکرم(ص) را در ذهن خواننده ایجاد ننماید. پژوهش حاضر در صدد بوده تا با بهرهگیری از روش توصیفی - تحلیلی و انتخاب تعدادی از روشهای ترجمه تحت-اللفظی، امین، معنایی، تفسیری و آزاد به تحلیل و نقد ترجمه ا
پژوهشی
اباذر کافی موسوی
چکیده
بحث قسمهای استدلالی، دیدگاه جدیدی است که برخی صاحبنظران به آن تصریح کردهاند که ضرورت تبیین و تصویر صحیح آن، غور در دیدگاهها و بررسی تطبیقی آراء متفکران را میطلبد. در این راستا، این نوشتار از رهگذر روش توصیفی، تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای به تطبیق آراء دو اندیشمند قرآنی؛ استاد عبدالحمید فراهی و استاد عایشه بنت ...
بیشتر
بحث قسمهای استدلالی، دیدگاه جدیدی است که برخی صاحبنظران به آن تصریح کردهاند که ضرورت تبیین و تصویر صحیح آن، غور در دیدگاهها و بررسی تطبیقی آراء متفکران را میطلبد. در این راستا، این نوشتار از رهگذر روش توصیفی، تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای به تطبیق آراء دو اندیشمند قرآنی؛ استاد عبدالحمید فراهی و استاد عایشه بنت الشاطی پرداخته است که پس از مروری کوتاه بر مبانی نظری این دو صاحبنظر، به مقایسة آن پرداخته است. وجه اشتراک آنان در مخالفت با دیدگاه مشهور در حکمت قسم و ایراد بر وجه تعظیم و تأکید قسمهای الهی است و همچنین اصرار بر وجود ارتباط این قسمها در راستای استدلال و باورپذیر شدن مضمون جواب قسم. تمایز این دو دیدگاه در بیان گستره و پیشینه الفاظ قسم و کیفیت استدلال به قسمهای الهی است. بر اساس دیدگاه فراهی میتوان هر یک از سور اقسام را در سه بخش قسم، جواب قسم و محتوای سوره، در نظر گرفت و فرایندی را برای کشف ارتباط این سه بخش، طراحی نمود. در این فرایند، جواب قسم به عنوان محور اصلی سوره در نظر گرفته شده که بقیه آیات سوره، در راستای اثبات این محور اصلی قرارگرفتهاند.
پژوهشی
فریده محمدزاده شهرآبادی؛ عاطفه زرسازان
چکیده
بحث تناسب آیات و سور قرآن، از دیرباز مورد توجه علمای علوم قرآنی قرار گرفته، به مرور زمان از محدوده ارتباط آیات فراتر رفته، به غرض سوره اطلاق گردید. یعنی هر سوره داراى یک جامعیت واحد است که در انسجام آیات نقش دارد. برای نیل به غرض اصلی سوره، روشهای مختلفی ارائه شدهاست، پژوهش حاضر بر آن است تا افزون بر بررسی عناصر برونمتنی، با تحلیل ...
بیشتر
بحث تناسب آیات و سور قرآن، از دیرباز مورد توجه علمای علوم قرآنی قرار گرفته، به مرور زمان از محدوده ارتباط آیات فراتر رفته، به غرض سوره اطلاق گردید. یعنی هر سوره داراى یک جامعیت واحد است که در انسجام آیات نقش دارد. برای نیل به غرض اصلی سوره، روشهای مختلفی ارائه شدهاست، پژوهش حاضر بر آن است تا افزون بر بررسی عناصر برونمتنی، با تحلیل واژگان پربسامد از طریق همنشینی و بررسی سیاق که از عناصر درونمتنی هستند، با روش توصیفی - تحلیلی به کشف غرض سوره فتح بپردازد، چراکه تأکید فراوان در بهکارگیری یک واژه و مشتقات آن در یک متن، نشانگر اهمیت و نقش اساسی مفهوم آن کلمه در متن است. با مشخص کردن واژگان پر بسامد سوره شامل «الله، فتح، سکینه و مخلّفون» و بررسی همنشینهایشان و سایر عناصر مذکور، غرض سوره فتح چنین مشخص گردید: صلح نیز مانند جنگ هدف برای مسلمانان نیست، بلکه وسیلهای برای رسیدن به آرمانهای مکتبی است که شرایط مکانی و زمانی آنرا مشخص میکند که در این پیروزی باور قلبی به خداوند و تأییدات الهی، اطاعت از خدا و رسولش نقش کلیدی دارد، به بیان دیگر، غرض سوره نشان دادن راهبردهای کلیدی جهت اعتلای دین اسلام با محوریت صلح است.
پژوهشی
زهرا میرشفیعی؛ مهدی مطیع
چکیده
از جمله موضوعات قابل بررسی در قرآن سنّتهای الهی است. هدف از بیان قوانین حاکم بر هستی در قرآن، ایجاد جریانی رفتاری در فرد و اجتماع بوده که در آن همه به سوی یک مبدأ در حرکتند. بدین سبب آشنائی با ابعاد معنایی و جنبههای کاربردی این قوانین بایسته است. یکی از این سنّتها، سنّت عاقبتبخیری است که در اختتام سه آیه 128اعراف، 83قصص و 49هود ذکر ...
بیشتر
از جمله موضوعات قابل بررسی در قرآن سنّتهای الهی است. هدف از بیان قوانین حاکم بر هستی در قرآن، ایجاد جریانی رفتاری در فرد و اجتماع بوده که در آن همه به سوی یک مبدأ در حرکتند. بدین سبب آشنائی با ابعاد معنایی و جنبههای کاربردی این قوانین بایسته است. یکی از این سنّتها، سنّت عاقبتبخیری است که در اختتام سه آیه 128اعراف، 83قصص و 49هود ذکر شده است. اشتراک ظاهری این سه اختتام با وجود صدر و موضوعات متفاوت، و نیز اجمال و ابهام موجود در گزارههای قرآنی ناظر بر سنّت عاقبتبخیری باعث شده تا نوشتار حاضر با تلفیق روش زبانشناسی-کاربردشناسی و با در نظر گرفتن کلیه عناصر بافتی و معنایی تأثیرگذار، به تحلیل ابعاد این سنّت در اختتام آیات قرآن و دستگاه کارگفتی آن بپردازد. بررسیها نشان میدهد که سنّت عاقبتبخیری از جهت گستره عام و مشترک، و از لحاظ شمول خاص و مقیّد به اعمال انسانهاست. جنبههای همگرائی این سه اختتام عبارتند از دلالت بر استمرار و ثبوت، ماهیّت اجتماعی، موضوع کلّی، و تشابه لفظ. این پایانهها از لحاظ سطوح مخاطبان، شرایط نزول، جهان ممکن و مصادیق تقوا متفاوتند. برای این گروه اختتامی، به ترتیب فراوانی کارگفتهای اظهاری، تعهّدی، ترغیبی، و عاطفی قابل تعریف است.